در ادامه بررسی شخصیت های مارول نوبت به بررسی یکی دیگر از آن ها به نام دکتر استرنج می رسد. فردی که از او به عنوان بزرگترین جادوگر دنیای مارول کمیکس یاد می کنند. بد نیست همین ابتدای معرفی شخصیت دکتر استرنج نقل قولی از او را اینجا بیاوریم:
من احتیاج به نیروی بیشتری دارم. علاقه من این است که دنیا را جا به جا کنم و از اساس آن را تکان دهم. نیرویی را در دستانم احتیاج دارم که بتوانم به کمک آن ها سیاره ها را جا به جا کنم. به علاوه اینکه می خواهم این سیاره ها را در آسمان جدید دیگری قرار دهم.
معرفی شخصیت دکتر استرنج
این شخصیت مشهور دنیای کمیک یک فرد کاربلد و یک جراح حرفه ای می باشد. اما در عین حال دارای خوی خودخواه می باشد. اد در یک سانحه رانندگی دچار آسیب دیدگی از ناحیه دست شد. او در پی یافتن فردی بنام انشنت وان بود تا بتواند آسیب دست او را مداوا کند. در عوض این فرد اقای استرنج را طوری تربیت کرد که از او استادی در زمینه هنر های عرفانی ساخت. طوری که تبدیل به یک جادوگر حرفه ای در سراسر دنیا شد.
دکتر استرنج یک شخصیت بسیار محبوب دنیای کمیک است که در کتابهای کمپانی مارول از او به عنوان یک شخصیت ابر قهرمان یاد می شود. خلق این شخصیت به تلاش های نویسنده ای به نام استن لی و نیز طراحی به نام استیو دیتکو برمیگردد. اولین حضور این شخصیت را می توان مربوط به سال 1963 میلادی دانست. جایی که معرفی شخصیت دکتر استرنج در همان سال در قسمت 110 سری کتاب های strane tale صورت گرفت.
ویژگی های دکتر استرنج
او خود را فردی نشان داد که زمین را تهدیدات سخت عرفانی و جادویی حفظ می کند. شاید شخصیت دکتر استرنج را بتوان الهام گرفته از جادوی سیاه و chandu the magician دانست. خلق این شخصیت را می توان از نظر مقطع زمانی مربوط به نقره ای کتاب های کمیک دانست. اینکه چرا این شخصیت خلق شد ربط داشت به نیاز داستان های کمیک به شخصیتی متفاوت و البته ورود سبک های جادویی و عرفانی به این داستان ها.
کمی قبل تر هم خدمت شما گفتیم که در ابتدا شخصیت دکتر استرنج یک جراح بزرگ و زبردست بود. اما تصادفی که او متحمل شد اجازه نداد که عین قبل به جراحی حرفه ای پرداخته و باعث شده است تا توانایی انجام کار مورد علاقه اش را از دست بدهد. او تمام دنیا را زیر و رو کرد تا بتواند فردی را برای حل این مشکلش پیدا کند. بعد از اینکه او به شاگرد انشنت وان تبدیل شد در دوران تحصیل خود توانست طیفی از علوم عرفانی و هنر های رزمی را فراگیرد.
مطالب مرتبط:
او علی رغم اینکه پیشرفت های بسیاری را در این باره تجربه کرد مطالعات بسیاری را هم درباره طلسم های عرفانی قدرتمند انجام داد. او دارای دو وسیله عتیقه و بسیار ارزشمند می باشد. یک ردای شناور می باشد و دومی هم چشم آگاموتو. استفاده از این دو وسیله سبب افزایش قدرت جادوگری این فرد می شود. او در طی این مسیر دارای دوستی به نام وانگ می باشد. وانگ به عنوان دوست دکتر استرنج کمک های بسیاری به او کرد.
علاوه بر تمامی مواردی که در معرفی دکتر استرنج شرح دادیم باید بگوییم او دارای اشیا عرفانی دسته بندی شده بسیار نیز می باشد. او پس از مدتی توانست در یک عمارت مشهور در نیویورک ساکن شود. او در این عمارت که sanctum sanctorum نام داشت عنوان جادوگرعالی را بدست آورد که این لقب به sorcerer supreme شهره داشت. به این ترتیب او تبدیل به یکی دیگر از افرادی شد که قصد نجات زمین از تهدیدات را داشت.
تاریخ آغاز کار و شخصیت دکتر استرنج
او در سال 2008 توانست هشتاد سومین فرد لیست 200 نفره شخصیت های بسیار بزرگ کتاب های کمیک را برای خود کند. او همچنین در سال 2012 سی و سومین فرد لیست پنجاه نفره تیم انتقام جویان از دیدگاه مجله آی جی ان نامیده شد. او در لیست صد نفره شخصیت های بزرگ کتاب های کمیک رتبه هشتاد و سوم را از دید مجله آی جی ان دریافت کرد. او علاوه بر کتاب های کمیک توانسته جایگاهی را در سایر دسته بندی های رسانه ای بدست آورد.
طوری که این فرد در چندین فیلم سینمایی کمپانی مارول نیز به ایفای نقش پرداخته است. شاید اتفاق ویژه درباره این فرد که خیلی از وقوع آن نمیگذرد را بتوان پیوستن مجدد آن به تیم ایلومیناتی دانست. طوری که هم اکنون به یکی از اعضای این تیم مجددا تبدیل شده است. او زمانی که سن کودکی را تجربه می کرد دوست داشت در آینده به یک پزشک تبدیل شود. تولد او به سال 19330 برمیگردد. جایی که پدر و مادرش به نام های یوجین و بورلی استرنج در حال لذت بردن از تعطیلات در فیلادلفیا بودند.
او تنها یازده سال داشت که فرند دختر خانواده اش زخمی شده بود و کمک کرد تا آسیب های بافتی خواهرش زودتر مداوا شوند. شاید شروع علاقه این شخصیت معروف دنیای کمیک به طبابت را بتوان همین مورد دانست. طوری که تصمیم گرفت پس از اتمام تصمیم دبیرستان در دانشکده پزشکی ادامه تحصیل دهد. او زمانی که نوزده ساله بوده نتوانست خواهر خود را از غرق شدن در آب نجات دهد. همین باعث شد تا در همین سن و سال نه چندان زیاد او دچار بیماری های روانی بسیاری شود.
علی رغم تمامی این مشکلات فرد توانست به یک جراح خوب و حرفه در زمینه مغز و اعصاب تبدیل شود. او خیلی سریع توانست تحصیلات خود را در رشته پزشکی به اتمام برساند. دکتر استرنج درمدت کمی نشان داد که برای اثبات توانایی هایش نیاز به زمان زیادی ندارد. طوری که ثروت و محبوبیت او در مدت زمان بسیار کمی به بیشترین میزان خود رسید. اما افزایش شهرت و محبوبیت او سبب شد تا اخلاق های ناپسند در او بروز پیدا کند.
همونطور که استیون استرنج روز به روز مشهورتر و موفق تر می شد غرور و تکبر هم در او فزونی می یافت. همین موارد بهانه ای بود برای اینکه همین اقای استرنج از خانواده خود فاصله بگیرد. چرا که یک حس بیگانه نسبت به آن ها داشت. اما این تنها معایب اخلاق استرنج پس از شهرت های بسیار نبود. چرا که رابطه او با مترجم سازمان ملل یعنی مدلین رول نیز بهم خورد. او فردی بود که پیشنهاد ازدواج با استیون را مطرح کرده بود.
انزوا و خودخواهی و غرور استیون به جایی رسید که او حتی علاقه ای به بازدید از پدرش هم نداشت. این موارد زمانی که پدر استیون در بستر مرگ بود را هم دربر میگیرد. او یک برادر کوچک تر نیز دارد. نام او ویکتور استرنج می باشد. برادر کوچک تر استیون استرنج هنگامی دوان دوان به سمت ترافیک می رفت. کشته شد. او استیون را تا حد زیادی سرزنش می کرد. پس از این اتفاق برادر بزرگتر یعنی دکتر استرنج پیکر برادر خود را در محیطی فریزری و سرد قرار داد.
در این بازه زمانی خیلی استیون تلاش کرد تا مهارت های جادویی خود را بکار گیرد و برادرش را احیا کند. اما نتیجه عکس این وضعیت حاصل شد و با طلسم های خون آشامی او را تبدیل به یک خون آشام کرد. اما این پایان کار نبود. چرا که تصادف و سانجه رانندگی و آسیب دیدگی اعصاب دست استرنج سبب شد تا مسیر حرکت او در جاده زندگی به طور کامل عوض شود. این اتفاق باعث شد تا استیون کار مورد علاقه اش را کنار بگذارد. اتفاقی که به خاطر ناتوانی وی در انجام عمل های جراحی افتاد.
اما با این وجود بازهم نمی خواست خود را در جایگاه یک مشاور و یا دستیار ببیند. او تصمیم گرفت تمام اندوخته مالی خود را برای سفر به دور دنیا و یافتن راهی برای درمان دست خود خرج کند. تا اینکه او در تبت با فردی به نام انشنت وان آشنا شد و به بیان بهتر درباره او شایعه هایی شنیده بود. او با شنیدن این اخبار و شایعه ها درباره وان زنده شدن امید را در خود دید. در این باره تمامی منابع داخلی و نیز خارجی را استفاده کرد تا اینکه توانست او را در قلعه وان ببیند.
ماجرای فیلم دکتر استرنج
در ابتدای دیدار این دو این شخصیت پیر و عرفانی نمی خواست دستان او را درمان کند. همین امر عصبانیت را در استرنج باعث شد. اما مورد حمله قرارگرفتن انشنت وان از یک جهت سبب شگفت زدگی استرنج شد. استرنج با چشم خود با واقعیت نیرو های جادویی آشنا شد. امری که خشم استرنج را به حیرت تبدیل کرد. در این همین زمان هویت فرد حمله کننده به وان نیز برای استرنج آشکار شد. او فردی نبود جز شاگرد خود انشنت وان که در اصل شاگرد اصلی او تلقی می شد.
او کسی بود که تلاش می کرد با پی ریزی برنامه ها و نقشه های شیطانی سبب مرگ عارفان قدیمی شود. این کار را با هدف بدست آوردن قدرت بیشتر انجام می داد. اسم این شاگرد خاطی انشنت وان در این داستان بارون موردو می باشد. همین امر سبب شد تا استرنج با حقیقت خوب و بد بیشتر آشنا شود. او فهمید که در اصل نیروی انشنت وان نیرویی است که برای انجام کار های خوب کارآمد است. همین امر تحولی حجیب را در استرنج باعث شد.
طوری که او تلاش برای بهبود و بازگردانی قدرت درمان را رها کرد. به جای این کار تلاش می کرد تا زمان خود را صرف یادگیری علوم جادویی کند. او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا مانع از عملی شدن نقشه های شیطانی بارون موردو شود. همین امر باعث شد تا استرنج نزد انشنت وان فردی ثابت شده تلقی شود. استرنج به خوبی خود را به وان در مسیر خنثی کردن نقشه های موردو ثابت کرد. استرنج دیگر آن پزشک جراح سابق نبود. بلکه مسیری را پیش گرفته بود که او را تبدیل به جادوگری عالی می کرد. همین امر دشمنی بارون موردو با استرنج را باعث می شد.
معرفی تخصصی تر دکتر استرنج
معرفی شخصیت دکتر استرنج را تا به اینجا به صورت داستانی پیش بردیم. اما بد نیست در ادامه معرفی دکتر استرنج بپردازیم به اینکه او چه القابی دارد. خویشاوندان او چه کسانی هستند و او در چه تیم هایی عضو هست. متحدان او چه کسانی هستند و دشمنان او چه کسانی می باشند. با ما همراه باشید تا این بخش جذاب را هم با هم پیش ببریم.
معرفی شخصیت دکتر استرنج – القاب
استاد هنر های عرفانی – کلانتر استرنج – دکتر استرنج – ساحر عالی رتبه – کاپیتان پونیورس
معرفی شخصیت دکتر استرنج – خویشاوندان
پدر: یوجین استرنج – مادر: بورلی استرنج – برادر: ویکتور استرنج – همسر: کلیا – فرزند: سوفیا استرنج – مادر زن: اومار – پدرزن: اورینی – دایی اومار: دورمامو
معرفی شخصیت دکتر استرنج – تیم ها
اونجز(انتقام جویان) – کشیش های سیاه – دفاع کنندگان – ایلومیناتی – پسران نصفه شب – نیو اونجرز (انتقام جویان جدید) – انتقام جویان یاغی – دفاع کنندگان پنهان
معرفی شخصیت دکتر استرنج – متحدان
ادم کادمان – آرکوس – بلک نایت – بلینک – بورلی استرنج – بلک بولت – گربه سیاه – کلاغ سیاه – بیل برینکلی – اندرو کیل – اندرومدا – آماندا
معرفی شخصیت دکتر استرنج – دشمنان
افتر لایف – استرید موردو – بلک هیث – سایرس بلک – دث استاکر – دکتر دووم – برادر رویال – بارون موردو
سخن آخر
در این مطلب به بررسی و معرفی دکتر استنج پرداختیم. داستان های کمیک مارول همیشه محبوبیت خودشان را داشته اند. در طول این مقاله از تمامی نظر ها این شخصیت محبوب دنیای کمیک را زیر ذره بین بردیم. شما را با خانواده این فرد آشنا کردیم. از پدر و مادر گرفته تا خواهر و برادرش. درباره اینکه چه شد تا تصمیم گرفت تا طبابت را پیش گیرد به خوبی برای شما توضییح دادیم. از طرف دیگر درباره اینکه افزایش محبوبیت چه تاثیری روی او گذاشت صحبت کردیم.
به طور می توان آشنایی او با انشنت وان را نقطه عطفی در زندگی او به شمار آورد. جایی که او برای درمان مشکل دست خود آمده بود اما وان روی او تاثیری فراتر گذاشت. او را تبدیل به فردی جادوگر کرد که در حرفه جادوگری کاملا حرفه ای شده بود. پیشرفت های او در مسیر تبدیل شدن به جادوگر حرفه ای سبب شد تا اصلی ترین شاگرد انشنت وان یعنی بارون موردو تبدیل به دشمن استرنج شود. در انتهای این مقاله هم درباره متحدان و نیز اعضای خانواده و دشمنان و متحدان و البته تیم هایی که استرنج در آن ها عضو بوده است صحبت کردیم. سایت ما را رها نکنید چرا که معرفی سایر شخصیت های کمیک ادامه دارد.
